نحو عربی (16)- توابع (3)- نعت (3)

به نام حضرت علم و عالم و معلوم

نحو عربی (16)

توابع (3)

نعت (3)

نعت سببی

بیشتر مسائلی که تا کنون درباره‌ی نعت گفته‌ایم، به نعت حقیقی ارتباط دارد؛ نه نعت سببی. توضیح آنکه اگر نعت، بیانگر یکی از حالات و ویژگی‌های خودِ موصوف باشد، نعت حقیقی نامیده می‌شود (جاءَ الرَّجُلُ العالِمُ)؛ امّا اگر حالت یا ویژگی یکی از متعلّقات موصوف، نه خودِ موصوف را بیان کند، نعت سببی نامیده می‌شود (جاءَ الرَّجُلُ العالِمُ أبوهُ).

تفاوت‌های نعت سببی و نعت حقیقی

1-   تفاوت اصلی نعت سببی با نعت حقیقی از نظر معنا در نکته‌ی پیش‌گفته نهفته است؛ به این معنا که موصوفِ معنایی نعت حقیقی، موصوفِ دستوری هم هست، اما موصوف معنایی نعت سببی، موصوف دستوری نیست، بلکه در نعت سببی، موصوف معنایی همواره واژه‌ای است که به عنوان معمول نحوی پس از صفت بیان می‌شود؛

2-   لازم نبودن تطابق نعت سببی با موصوف در عدد و نوع: نعت سببی تنها لازم است در دو عنصر معرفه و نکره بودن و اعراب با موصوف، مطابقت کند (رَبَّنا أخْرِجْنَا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أهْلُهَا؛ جاءَ الوَلَدانِ العالِمَةُ أمُّهُما).

مفرد بودن نعت سببی

نعت سببی همواره برای اسمِ پس از خود، که موصوف معنایی آن به شمار می‌آید، «عامل» است؛ در بحث مرفوعات نیز اشاره شده است که اگر فاعل یا نایب فاعل پس از «عامل» بیان شوند، «عامل» همواره مفرد است. بر همین اساس، تأکید می‌کنیم که نعت سببی همیشه مفرد است؛ چه فاعل و نایب فاعل مفرد باشد یا مثنی و یا جمع. با این تفاوت که اگر معمول، مذکر باشد، عامل نیز مذکر می‌آید و اگر معمول، مؤنث باشد، عامل نیز بر طبق قاعده مؤنث می‌آید (جاءَ الرَّجُلُ العالِمُ أبوهُ؛ جاءَ الرَّجُلُ العالِمَةُ أمُّهُ؛ جاءَ الطُّلاّبُ العالِمَةُ أمَّهاتُهُم)

نکته‌ی دیگر اینکه نعت سببی هیچ‌گاه به صورت جمله و شبه‌جمله ظاهر نمی‌شود.

نعت جمله

نعت جمله آن است که حالت یا ویژگی موصوف در قالب یک جمله بیان شده باشد (وَ جَاءَ مِنْ أقْصَى الْمَدِینَةِ رَجُلٌ یَسْعَى)

نکته:

1- شرط نعت‌دانستن جمله آن است که موصوفِ آن نکره باشد (رَأیتُ رَجُلاً یَضْحَکُ) و  در صورت نکره بودن حال خواهد بود (رَأیتُ الرَّجُلَ یَضحَکُ)

2- اعراب جمله‌ی وصفیه، محلّی است؛

3- در جمله‌ی وصفیه همواره ضمیری وجود دارد که به موصوف برمی‌گردد: مذکور یا مستتر؛ البته از نظر نوع و عدد باید با مرجع خود، یعنی موصوف، تطابق داشته باشد (وَ جَاءَ مِنْ أقْصَى الْمَدِینَةِ رَجُلٌ یَسْعَى).

نعت شبه‌جمله

اعراب نعتِ شبه‌جمله نیز دقیقاً مانند نعت جمله، محلی است (أُوْلئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ؛ رَأیتُ عُصفوراً تَحْتَ الشَّجَرَةِ)(1)

پ.ن:

1- خلاصه‌ای از درس شانزدهم نحو عربی 3 / دانشکده علوم حدیث

نظرات 2 + ارسال نظر
یه نفر 1389/12/02 ساعت 14:23

شرط نعت‌دانستن جمله آن است که موصوفِ آن نکره باشد (رَأیتُ رَجُلاً یَضْحَکُ) و در صورت نکره بودن حال خواهد بود (رَأیتُ الرَّجُلَ یَضحَکُ)

این اشتباهه و درستش اینه: در صورت معرفه بودن حال خواهد بود.

امید 1391/01/14 ساعت 15:53

ممنمون مفید بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد