به نام حضرت علم و عالم و معلوم
معانی حروف جرّ (4)
«فی، عَن، حَتّی و إلی»
حرف جرّ «فی»
1. معنای اصلی: ظرفیت
1.1. حقیقی (وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ)
1.2. مجازی و معنوی (النَّجاةُ فِی الصِّدقِ)
2. معانی فرعی:
2.1. معیّت: به معنای «مَعَ» (فَخَرجَ عَلَی قَوْمِهِ فِی زِینَتِهِ)
2.2. تعلیل: به مفهوم «لَ» (قَالَتْ فَذَلِکُنَّ الَّذِی لُمْتُنَّنِی فِیهِ)
2.3. استعلاء: معادل حرف جرّ «عَلَی» (وَ لأُصَلِّبَنَّکُمْ فِی جُذُوعِ النَّخْلِ)
2.4. انتهای غایت: معادل «إلی» (فَرَدُّوا أیْدِیَهُمْ فِی أفْواهِهِمْ)
نکته: فعل «رَدَّ» معمولاً با حرف جرّ «إلی» میآید و به معنای بازگرداندن است؛
حرف جرّ «عَنْ»
1- معنای اصلی: مُجاوَزَه که در لغت به معنای «از حد درگذشتن و از چیزی یا جایی عبور کردن» است.
1.1. مجاوزهی حقیقی (سافَرتُ عَن هَذا البَلَدِ)
1.2. مجاوزهی مجازی (رَغِبتُ عَنِ السَّّفَرِ)
2. معانی فرعی
2.1. «عِوَض» یا «بَدَل» (وَ اتَّقُوا یَوْماً لا تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً)
2.2. استعلاء و معادل حرف جرّ «عَلَی» (وَ مَنْ یَبْخَلْ فَإِنَّما یَبْخَلُ عَن نَفْسِهِ)
2.3. دلالت بر مفهوم واژۀ «بَعْدَ» (قَالَ عَمَّا (عن+ما) قَلِیلٍ (=بَعْدَ قَلیلٍ) لَیُصْبِحُنَّ نَادِمِینَ)
2.4. دلالت بر معنای حرف جرّ «مِن» (وَ هُوَ الَّذِی یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ)
2.5. تعلیل (وَ مَا نَحْنُ بِتَارِکِی آلِهَتِنَا عَنْ قَوْلِکَ)
نکته: فعل «قَبِلَ، یَقبَلُ» معمولاً با حرف جرّ «مِن» به کار میرود و نه با حرف جرّ «عَنْ»؛ جز در برخی موارد خاصّ که به جای «مِن» حرف جرّ «عَن» به کار رفته است و بر همین اساس، دانشمندان یکی از معانی حرف جرّ «عَن» را دلالت بر مفهوم «مِن» قلمداد کردهاند.
حرف جرّ «حَتّی»
«حتّی» تنها هنگامی حرف جرّ است که به معنای «إلی» به کار رفته باشد (سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجر)
«حتّی» گاه حرف جرّ، ولی ناصب به «أن» مقدَّر است که در این صورت، همواره پیش از فعل مضارع به کار میرود و «أن» ناصب مقدَّر همراه با فعل مضارع منصوب پس از آن به تأویل مصدر میرود و این مصدر مؤوّل، در واقع، مجرور به حرف جرّ «حتّی» تلقّی میشود. «حتّی» در این موقعیت نیز معمولاً بر مفهوم «إلی» و انتهای غایت دلالت دارد (کُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الخَیْطُ الأبْیَضُ مِنَ الخَیْطِ الأسْوَدِ مِنَ الفَجرِ= کُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّى تَبَیُّنِ الْخَیْطِ الأبْیَضِ مِنَ الْخَیْطِ الأسْوَدِ مِنَ الْفَجرِ لَکُم)
نکته: «حتّی» هنگامی که بر مضارع منصوب وارد شود، در معنای تعلیل و معادل «لِـ» (هُمُ الَّذِینَ یَقُولُونَ لا تُنْفِقُوا عَلَى مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى یَنْفَضُّوا)، یا بیانگر مفهوم استثناء و معادل «إلاّ» (وَ مَا یُعَلِّمانِ مِنْ أحَدٍ حَتَّى یَقُولَا إنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ) به کار میرود.
حرف جرّ «إلی»
1- معنای اصلی: انتهای غایت
1.1. زمانی (ثُمَّ أتِمُّوا الصِّیامَ إِلَى الَّیْلِ)
1.2. مکانی (سُبْحَانَ الَّذِی أسْرَى بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأقْصَى)
2. معانی فرعی
2.1. «مَعیّت» (فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ أیْدِیَکُمْ إِلَى الْمَرافِقِ)
2.2. ظرفیت (لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلَى یَوْمِ الْقِیامَةِ)(1)
پ.ن:
1- خلاصه ای از درس دوازدهم نحو عربی3 / دانشکده علوم حدیث
سلام دوست عزیزم
از شما دعوت می کنم از محبوبترین چت روم فارسی زبانان دیدن کنید
www.MihanChat.com
منتظر حضور گرم و صمیمی شما هستیم ...